این کتابها را بخوانید تا بفهمید مردم از شکمسیری انقلاب نکردند
تاریخ انتشار: ۱۰ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۷۱۲۹۵
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، بالا بردن اطلاعات تاریخ معاصر یکی از ارکان رشد فرهنگ سیاسی در کشورها است. ما هرچقدر فرهنگ سیاسی پایینتری داشته باشیم هیجانی عمل کردنمان در عرصه و بزنگاههای سیاسی بیشتر میشود. باید کتاب خواند تا مقهور کلیشه و شعار نشد. انقلاب اسلامی یکی از آن وقایع مهم و حساس در طول تاریخ ایران است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
انقلاب ایران، مهران کامروا
پرسش این پژوهش همانند همه دیگر پژوهشهای مربوط به انقلاب ایران صریح و روشن است چرا در سال ۱۳۵۷ در ایران انقلاب شد؟ نویسنده کتاب در پاسخ به این پرسش کوشیده است با اتخاذ رویکرد نظری متفاوت و به تبع آن جمعآوری و تحلیل دادهها پژوهش خود را از دیگر پژوهشها متمایز کند به لحاظ نظری تحلیل این پژوهش مبتنی بر دیدگاه ترکیبی بدیعی است محقق کوشیده است از راه تلفیق نظریههای جامعه شناختی انقلاب با تأکید بر جزئیات به بررسی سیاست (دولت) و شرایط فرهنگی اجتماعی (جامعه) پیش از انقلاب بپردازد.
به لحاظ سیاسی لازم است قدرت و اقتدار نخبگان حاکم در نتیجه وقوع برخی تحولات داخلی یا بین المللی به صورت معناداری تضعیف شود. گروههایی که در پی سرنگونی نخبگان حاکم هستند از ضعف قدرت سیاسی حکومت بهره برده و باعث سرنگونی حکومت میشوند در جامعه نیز باید تمایل به تغییر انقلابی وجود داشته باشد برای اینکه گروههای مخالف نظام سیاسی بتوانند مشروعیت مردمی را به دست آورند و حمایت آنان را در سرنگونی رژیم حاکم کسب کنند وجود دو عامل اجتماعی ضروری است نخست اینکه گروههای مخالف باید ابزارهای اجتماعی لازم را برای نشر شعارها و تبلیغات خود در جامعه و ایجاد پیوندهای لازم با طبقات مردم داشته باشند. دوم اینکه تودههای مردمی از شرایط اجتماعی ناراضی باشند و به حمایت از گروههای مخالف گرایش پیدا کنند.
من اعتراف میکنم، محمد رحمانی
کتاب «من اعتراف میکنم» اثری متفاوت دربارۀ حیات سازمان مجاهدین در دورۀ پیش از پیروزی انقلاب اسلامی است. نویسنده در این کتاب با استفاده از اسناد و منابع متعدد مرتبط با سازمان مجاهدین خلق، به مرور اعترافات وحید افراخته، از اعضای مرکزی این سازمان پرداخته است. وحید افراخته که از اصلیترین و مؤثرترین اعضای شاخۀ نظامی سازمان مجاهدین خلق نیز به حساب میآمد، در مرداد سال ۱۳۵۴ توسط ساواک دستگیر شد.
اعترافات افراخته از نظر کمی و کیفی بیمانند است و میتوان ادعا کرد که بعد از ضربۀ شهریور ۱۳۵۰ ساواک، بزرگترین ضربه به نیروهای سازمان مجاهدین خلق، به واسطۀ اعترافات افراخته وارد شد. آنچه اعترافات افراخته را حائز اهمیت میکند، جایگاه مهم سازمانی و تسلط وی بر وقایع درونسازمانی بهعنوان یکی از اعضای مرکزیت سازمان مجاهدین خلق است. بیشک با دقت در اعترافات وی بسیاری از مسائل سازمان مجاهدین خلق، پیش و بعد از افراخته، قابل فهمتر میشود.
از آنجا که اعترافات گستردۀ افراخته فراتر از اطلاعات صرفاً امنیتی و شرح عملیاتها و تاکتیکهای چریکی است و شامل طیف گستردهای از تحلیلهای متنوع در حوزۀ جامعهشناسی گروههای معتقد به مبارزۀ مسلحانه است؛ لذا این اعترافات میتواند مورد استفادۀ پژوهشگران حوزۀ تاریخ، علوم سیاسی، جامعهشناسی و حتی روانشناسان قرار گیرد.
کتاب «من اعتراف میکنم» با زیر عنوان «زندگی و زمانه وحید افراخته» در اعترافات و زندگی افراخته متوقف نشده و نویسنده و پژوهشگر این کتاب سراغ دهها پرونده دیگر رفته و حتی با انجام مصاحبههای متعدد اثری جامع در این حوزه را خلق کردهاست.
کتاب تقریبا هزار صفحهای مذکور به صورت تخصصی به گروهک منافقین پرداختهاست و با عنایت به بدیعبودن موضوع و انتشار بسیاری از پروندهها برای اولینبار و سبک نویسنده در نقلهای مستقیم اسناد، به عنوان یک منبع دست اولی و نه یک کتاب صرفا عمومی جلوهگر میشود. با وجود این اما نویسنده نسبت به جلب رضایت مخاطبان عمومی خود غافل نشده و با تعداد بسیاری پینوشت توانستهاست همه مخاطبان خود با هر سطحی راضی نگاه دارد. همچنین نثر روان کتاب که برآمده از سابقه روزنامهنگاری رحمانی است، خواندن این کتاب را لذتبخشتر کردهاست.
این کتاب در فصلهای اصلی خود با عنوانهای «چرا افراخته»، «در اوج آرمانگرایی»، «بوی تند باروت» و «به نام خدایگان شاهنشاه آریامهر» به نگارش درآمدهاست. جالب این که تمام نسخههای کتاب من اعتراف میکنم در چاپ نخست در کمتر از یک هفته در مرحله پیش از چاپ، پیشفروش شد و عملا این کتاب راهی قفسه هیچ کتابفروشی در چاپ اول خود نشد.
دولت و انقلاب در ایران، حسین بشیریه
این اثر نه توصیف تاریخی مفصلی در باب انقلاب ایران است نه صرفا اثری نظری. تمایل بر این است که آن را به صورت ترکیبی از هر دو ارائه دهد که هم برای دانشمندان سیاسی و هم مورخان و جامعه شناسان جاذبه داشته باشد. الگوی نویسنده درباره انقلاب ایران بر این پیشفرض استوار است که مجموعه معینی از عوامل بینالمللی و ملی باعث خلق میزان بیسابقهای از تحول اجتماعی در ایران شد. در نتیجه نه تنها گروههای جدید قدرت و گروههای شغلی به وجود آمدند که تعادل سیاسی را بر هم زدند بلکه در نهایت اختلافی میان انتظارات ارزشی و تواناییهای ارزشی اکثریت ایرانیان به وجود آمد که به نارضایتی تودهای انجامید.
انقلاب ۵۷ و انکشاف فلسفه تاریخ ایران، سیدجواد طاهایی
خروج از بنبست نظری و دانش جز از طریق درک مستقل و خوداتکای موقعیت کنونی فرهنگ و جامعه ایران میسر نیست. این امر خصوصاً با تلاش در جهت به دست دادن درکی نظری از انقلاب اسلامی بهمن ۵۷، به مثابه نقطه تعیین کننده اکنونیت و لحظه حال جامعه ایران، مرتبط است. از این جهت، ما به موجی از فعالیتهای نظرورزانه و نیز تتبعات و تحقیقات تجربی و تاریخی با محوریت انقلاب اسلامی و مسائل خاص و انضمامیِ ایران پسا انقلابی نیازمندیم. این امر یکی از اصلیترین دستور کارهای پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی طی سالهای اخیر بوده است.
کتاب انقلاب اسلامی و انکشاف فلسفه تاریخ ایران را میتوان نمونهای مهم و برجسته از این ژانر نظری جدید قلمداد کرد. سید جواد طاهایی، در این کتاب کوشیده تا با رفت و برگشتی میان ساحت اندیشه و تاریخ، انقلاب اسلامی را به مثابه تجسم و تحصل آنچه فلسفه تاریخ ایران با محوریت «امر مطلق» مینامد، مورد شناسایی قرار دهد. در این مسیر او ضمن راهجویی از مسیرهای پیموده برخی متفکران معاصر ایرانی، به گفتگویی انتقادی با آنان وارد شده و بنیاد طرح خود را در نسبت با کاستیهای موجود در آن اندیشهها پی میافکند. طاهایی در عین بهرهگیری از امکانات موجود در شاخهای از فلسفه معاصر غرب (یعنی سنت فلسفه قارهای و خصوصاً اندیشه مارتین هایدگر)، راه خود را به روشنی از کلان روایت تاریخی تجدد جدا میکند؛ از نظر او فلسفه تاریخ ایران برآمده از سنت، تاریخ و مظاهر خاص روح ایرانی است که مشخصاً مسیری متفاوت از تقدیر تاریخی مدرنیته غربی را نشان میدهد.
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: انقلاب اسلامی کتاب انقلاب محمد رحمانی سازمان مجاهدین خلق فلسفه تاریخ ایران انقلاب اسلامی انقلاب ایران من اعتراف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۷۱۲۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«رضاخان را بهتر بشناسیم»
خبرگزاری مهر_ فرهنگ و ادب: چهارم اردیبهشت ۱۳۰۵ بود که رضا پهلوی بهعنوان موسس سلسله پادشاهی پهلوی در ایران تاجگذاری کرد. حسین اصغری پژوهشگر تاریخ معاصر به اینمناسبت یادداشتی با عنوان «رضا خان را بهتر بشناسیم» نوشته که برای شناخت بهتر و بیتعارف اینچهره تاریخی نوشته شده است.
اینیادداشت برای انتشار در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفته است.
مشروح اینیادداشت را در ادامه میخوانیم؛
عبارت «زمان حال، طومار گذشته است که بسته شده تا به عمل درآید»، تعبیری است از ویل دورانت که نشاندهنده این حقیقت است «برای درک صحیح زمان حال، لازم است تاریخ و گذشته مورد بررسی و توجه قرار گیرد». نه تنها برای درک درست از وضعیت حال، بلکه برای تدوین نقشه راه برای آیندهای روشن نیز ضرورت دارد تا با نگاهی دقیق و موشکافانه به تاریخ، نقاط ضعف و تاریک عملکرد گذشته شناسایی شود و جهت رفع و جلوگیری از تکرار آن در آینده اقدامات لازم به عمل آید.
از جمله مواردی که ضرورت آشنایی و آگاهی نسبت به آن در جامعه احساس میشود، تاریخ معاصر ایران مخصوصاً دوران پهلوی است؛ اکنون که بیش از ۴۵ سال از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی میگذرد، یکی از پروژههای جدی دشمن که متأسفانه برخی از نتایج آن را در تحولات امروز جامعه شاهد هستیم مسئله تطهیر چهره رژیم پهلوی است؛ موضوعی که از طریق تحریف تاریخ، ذکر روایت نادرست یا کتمان حقایقی از آن دوران در دستور کار دشمنان قرار دارد. نسل جوان امروز بیش از هر زمان دیگر نیاز دارد تا با تاریخ معاصر خود مخصوصاً تاریخ یکصد سال گذشته ایران آشنا شود؛ وقتی در تجمعات اعتراضی، شعار «رضاخان روحت شاد» از زبان نسل جوان شنیده میشود اولین نکتهای که به ذهن خطور میکند این است که «این افراد نسبت به تاریخ معاصر خود بیاطلاع هستند».
بررسی دوران ۵۷ سالهای که پهلوی (رضاخان و محمدرضا) قدرت را در اختیار داشتند از جنبههای متعددی ممکن است اما در این نوشتار به دنبال این هستیم که تنها گوشهای از پازل بسیار بزرگ رژیم پهلوی را از منظر ناظران خارجی بررسی کنیم و در همین راستا، توجه خود را به دوران رضاخان معطوف میکنیم.
افرادی که در اعتراضات شعار میدادند «مرگ بر دیکتاتور» و «رضاشاه روحت شاد» آیا میدانند که میلسپو [مستشار مالی آمریکایی] در کتاب خود که در سال ۱۳۲۵. ش منتشر شده، فضای جامعه ایران دوره رضاخان را سرشار از ترس و وحشت توصیف کرده است؟ او مینویسد: رضاشاه «هزاران نفر را حبس کرده و صدها نفر را کشته بود و بعضیها را با دستهای خود به قتل رسانده بود» و در نتیجه این حکومت وحشت «بر دل مردم ترس افتاده بود، به کسی نمیشد اعتماد کرد و احدی جرأت اعتراض یا انتقاد نداشت».
آیا از جنایاتی که ارتش رضاخان در حق ملت مظلوم ایران مرتکب شد خبر دارند؟ ویلیام داگلاس [قاضی ایالات متحده] در کتاب «سرزمین شگفتانگیز و مردمی مهربان و دوستداشتنی» از دیدار خود با فردی نام میبرد که ارتش رضاخان به محل زندگی آنها حمله کرده، جوانان آنها را کشته، چندین هزار گوسفند و بز و چندصد گاو و دهها اسب آنها را غارت کردهاند، خانهای آنها را اعدام و در جنایتی کمنظیر اسلحه خود را روی سر کودکان در گهوارهها گذاشته و مغز آنها را متلاشی کردهاند.
داگلاس در همین کتاب، روایت دیدار خود با پیرمرد قشقایی را بیان میکند که گفته بود «ما میتوانیم ارتش را بهخاطر برخی از این چیزها ببخشیم و با آنها در آرامش زندگی کنیم؛ اما یک چیز وجود دارد که ما هرگز نمیتوانیم آن را ببخشیم». آن مورد چه بود؟ اینکه سروانی از ارتش رضاخان روزانه مأمورانی را میفرستاد تا ۲ لیتر شیر تازه مادران را از زنان شیرده طایفه جمع کنند و به توله سگهای او بدهند! شدت زجرآور بودن این واقعه زمانی روشن میشود که بدانیم «سوگند به شیر مادر» یکی از مقدسترین سوگندها در بین قشقاییها بوده است.
آیا نسل جوانی که غبطه دوران رضاخان را میخورد میداند که جان گونتر [جهانگرد آمریکایی] در توصیف رضاخان و شرایطی که او حاکم کرده بود معتقد است که حتی سگها هم از قساوت او بینصیب نبودند: «وقتی شاه در سفر است (که البته بیوقفه در سفر است)، در هر روستا و قریهای که شب در آن منزل میکند، سگها را میکشند؛ زیرا او خواب سبکی دارد و هر صدایی او را پریشان میکند».
به عنوان مورد آخر، اشارهای کنم به برخی از مواردی که سر ریدر بولارد (وزیر و سفیر بریتانیا در ایران) در کتاب خود به آن پرداخته است و شامل برخی از اقدامات رضاخان در دوران حکومتش میشود؛ این موارد دیگر چیزی نیست که طرفداران پهلوی بتوانند ادعا کنند اتهامی است که از طرف مخالفان پهلوی به رضاخان نسبت داده شده است؛ چرا که آنها را انگلستانی روایت کرده که خودش رضاخان را به قدرت رساند و پس از چند سال، این مهره خود را تغییر داد و پسرش را جایگزین او کرد. اکنون به برخی از این موارد اشاره میشود:
- شاه در انتخابات مداخله میکرد و مجلس آلت دستش بود.
- روزنامههایی که اجازه فعالیت مییافتند، جرأت گفتن یک کلمه علیه او یا سیاستش را نداشتهاند.
- او ایرانیان را با اعمال خشونت تحقیر میکرد
- شاه عدهای از ایرانیان برجسته را بدون محاکمه کشت؛ مثل مدرس و تیمورتاش
- تمام درآمدهای نفت را تحت کنترل خودش گرفت و البته بدون نیاز به تصویب کسی خرج تسلیحات کرد.
- وقتی او استعفا داد، در بودجه دولت کسری وجود داشت؛ درحالیکه موجودی حساب شخصی او در بانک معادل ۶ میلیون پوند بود.
- شاه راهآهن پرهزینهای را از محل درآمدهای جاری ساخت که نتیجه آن فقیر شدن طبقات کمدرآمد ملت بود و سهم بیتناسبی از انحصارات دولتی بر روی شکر، چای، دخانیات و کبریت به آنان تحمیل میشد.
- مناطق گستردهای از اراضی کشاورزی مرغوب را از راه مصادره تصاحب کرد.
- شاه در حالیکه تعدادی قصر بیاستفاده در تهران ساخت، در مورد تأمین آب لولهکشی هیچ کاری نکرد و گذاشت مردم تهیدست پایتختش حتی برای آب آشامیدنی محتاج جوی خیابان باقی بمانند.
روایات افراد خارجی از دوران رضاخان فراوان است؛ روایاتی در موضوعات مختلف از وضعیت معیشت و اقتصاد گرفته تا اوضاع برخورداریهای عمومی از قبیل زیرساختها و اوضاع بهداشت و مواردی از این دست تا مسائل مربوط به آزادی و دیگر محورهای سیاسی اجتماعی اقتصادی نظامی که حاکی از دوران خفقان و تاریک رژیم پهلوی است که رضاخان برای این ملت مظلوم به ارمغان آورد. اگر نسل جوان از تاریخ خود و اتفاقاتی که بر جامعه او گذشته است بیخبر باشد ناخواسته به مهرهای تبدیل میشود که در جهت تأمین منافع اجانب ایفای نقش میکند و عاقبتی جز گرفتاری و دچار شن به مصائب همان دوران سیاه گذشته را در پی ندارد؛ چقدر این جمله دقیق و پرمعناست: «ملتی که تاریخ نداند، محکوم به تکرار است».
کد خبر 6086340 فاطمه میرزا جعفری